، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

بزرگ مرد کوچک

اولین سفر و پایان دوماهگی

سلام به گل پسر نازم. میخوام امروز از اولین مسافرتت بگم. رفتن به پابوس اقا امام رضا.همیشه دوست داشتم اولین جایی که میری سفر پابوس اقا باشه .اخه شما از برکت وجود اقا پیش مایی.برای همین به محض ورود به مشهد به همراه بابا جون و مامان جون و بابایی رفتیم خدمت اقا .البته چون هوا اون چند روز خیلی سرد بود مجبور شدم لباس گرم تنت کنم و شما هم کلی گریه کردی اخه لباس گرم دوست نداری به خصوص کلاه.از بس گریه کردی وقتی رفتیم داخل حرم شما خواب بودی.باباجون شما رو برد پشت پنجره فولاد و تبرکت کرد اخه جای ضریح خیلی شلوغ بود.بعد با ماماجون رفتیم قسمت زنانه.اونجا بود که بیدار شدیو شروع کردی به گریه .البته فکر کنم داشتی به اقا سلام میکردی .وقتی بغلت کردمو رفتیم ر...
3 آبان 1393

چهل روزگیت مبارک گلم

سلام گل پسرم.باید ببخشی که دیر دیر  وبتو اپدیت میکنم.اخه کارای شما تو الویته. روز چهلم برای چکاپ رفتیم مرکز بهداشت. وزنت 5.800 قدت 60 مامان فدای قد بلندت بشه البته شبش رفتیم پیش دکتر خودت برای نافت.اخه نافت بالا اومده. اقای دکتر نافتو نگاه کرد و گفت فتق ناف گرفتی البته گفت چیزه مهمی نیست و جای نگرانی نیست.فقط باید نافتو ببندیم.به مرور زمان خوب میشه.کلی همه جای بدنتو نگاه کرد و معاینت کرد ولی شما از تو خواب ناز بلند نشدی که نشدی. حالا از کارایی که جدیدا انجام میدی بگم: اول از همه خنده های نارت که کل خستگی مامان از تنش در میره.مامان قربون پسر گلیش بشه. دوم مسئله مدفوع کردنته که خیلی اذیت میشه. البته خودش مثل ...
5 مهر 1393

بوی ماه مهر

پس از حمد خدای مهربان سلام به همه امروز بعد از مدتها دوباره مدرسه ها باز شد ...جنب و جوش بچه ها با لباس های جدید و کتاب و دفتر های نو.....بازی خنده درس و شادی ......خواهرزاده ام مهدیه دوست داشتنی  را دیدم که خوشحال و شاد دفاترش را مرتب می کرد و مشق های ریاضی اولین روزمدرسه اش را می نوشت ...... امروز علیرضا یک ماه و هشت روزش شد به این می اندیشم ایا بابایی روزی را خواهد دید که علیرضا هم به مدرسه می رود.....     ...
1 مهر 1393

تشکر از همسرم

تو این پست میخوام از همسر گلم تشکر کنم. مصطفی عزیزم ازت ممنونم . ممنونم به خاطر 9ماهی که درکنارم بودی و هیچ وقت تنهام نزاشتی. ممنونم به خاطر همه دل گرمیات و همه حرفای امیدوارکنندت تو اوج دل واپسیای من. ممنونم از تو همیشه سنگ صبورم بودی و همه بدخلقیای منو تو این دوران تحمل کردی و خم به ابرو نیاوردی. ممنونم به خاطر کارایی که تو دوران بعد از زایمانم ،تو لحظه ایی که واقعا درد امونم رو بریده بود برام انجام دادی.به خاطر اشکایی که ازم پاک کردی و به خاطر همه نوازشات ازت ممنونم. ممنونم از این که مراقب علیرضای کوچکمون هستی . ممنونم از این عارت نیست مثل خیلی از مردا پوشک علیرضا رو عوض کنی یا تو تعویض لباساش بهم کمک کنی  یا نگه...
18 شهريور 1393

انچه گذشت

سلام گل پسر مامان. باید ببخشی که اینقدر دیر اومدم.اخه حال مامانی خیلی روبراه نبود.باید از بابایی تشکر کنیم که وبتو اپ میکرد. حالا مامانی اومده از خاطرات این چند مدت بگه.     سلام گل پسر مامان. باید ببخشی که اینقدر دیر اومدم.اخه حال مامانی خیلی روبراه نبود.باید از بابایی تشکر کنیم که وبتو اپ میکرد. حالا مامانی اومده از خاطرات این چند مدت بگه. روز نهم تولدت از مرکز بهداشت تماس گرفتن گفتن جواب از تیروئدت یکم بالاست برای همین شمارو دوباره باید ببریم برای تکرار ازمایش.از اونجایی که مرخصی بابا جونی تمام شده بود شما با مامان جونی و باباجونی رفتی مرکز بهداشت. روز دهم تولدت مامان جونی شمارو برد حمام .اولین حمام زند...
18 شهريور 1393

پسرم یادت نره

      پسرم دنیا بزرگه ولی تو یه دل بزرگتر از دنیا داری عزیزم با این چشای مهربون تو دل هر کی که خوبه جا داری   پسرم دنیا بزرگه ولی من تو رو هر جایی که باشی میبینم برات از قشنگترین باغ زمین گلای مهربونی رو می چینم   پسرم خدای مهربون ما بچه های خوب و خیلی دوست داره وقتی که از آسمون بارون میاد براشون خوابای رنگی میاره   وقتی تو تو خواب می خندی می دونم یه فرشته داره نازت می کنه یه فرشته که شبیه خودته خودشو محرم رازت می کنه   پسرم دنیای پاک بچگی از تموم زندگی قشنگ تره مهربون...
28 مرداد 1393

گل پسر چهار روزه

هو الرحمن   سلام امروز گل پسر رو برای انجام تست تیروئید به مرکز بهداشت شماره3 به همراه مامان جونش بردیم گل پسر گریه نمی کرد تا وقتی که پرستار مهربون پاشو سوراخ کرد و نمونه گیری کرد ...گل پسر شروع کرد به جیغ زذن که مادر جونش ساکتش کرد.....قرار شد جواب تست دو روز دیگه داده بشه و برگ قطعیش 15 روز دیگه.... امروز مامان گل پسر خیلی درد داشت طوری که اشکاش سرازیر شده بود بین خودمون بمونه گریه می کرد منم اشکاشو پاک می کردم کاری از دستم بر نمی اومد براش انجام بدم ..این ترانه هم تقدیم به خانمی خودم که اینقدر خانمه........ کی اشکاتو پاک میکنه شبا که غصه داری دست رو موهات کی میکشه وقتی منو نداری شونه ی کی مرهم هق ...
27 مرداد 1393

گل پسر سه روزه

هو اللطیف   سلام امروز صبح گل پسر رو برای تست تیروئید به مرکز شماره 3 بهداشت به همراه مامان جونش بردیم خانم پرستار حساب کرد چون سه روزش کامل نشده بود .کار رو به فردا موکول کرد.عصری گل پسر رو  برای انجام برخی معاینات به پزشک اطفال به همراه عمه جونش بردیم خدا رو شکر مشکل خاصی نداشت....  
26 مرداد 1393

گل پسر دو روزه

هو الجمیل امروز پسرم را برای معاینات شنوایی سنجی به همراه مامانی و مامان جون به بهزیستی بردیم خدارو شکر تست شنوایی مشکلی نداشت. امروز بابایی برای علیرضا شناسنامه و دفترچه بیمه گرفت و....   عکس های علیرضا پس از اومدن از شنوایی سنجی                                 ...
26 مرداد 1393