ارایشگاه رفتن پسری
خوب جونم برات بگه از اولین ارایشگاه رفتن.
موهای نازت یک عالمه بلند شده.همه میگن از ته بتراشم.ولی من دوست ندارم پسرم کچل بشه.برای همین از دایی جون خواستم از ارایشگاهشون برات وقت بگیره.قرار شد ساعت 8 شب به همراه بابایی بریم.خیلی میترسیم که شما گریه کنی و ارایشگاه بزاری روی سرت.ولی مثل همیشه آقا و متین بودی.بابایی نشست روی صندلی و شما گل پسرم رو گرفت تو بغلش.شما نانازمم اروم نشتی تا کار اصلاحت تمام بشه دایی جونم با سشوار با شما بازی میکرد تا حوصلت سر نره.
انشا...آرایشگاه دومادیت.
اینم عکسای ارایشگاهت
فدات بشم مو رفته تو بینیت.
اینجاهم بعد اصلاح داری استراحت میکنی
دایی جون داره موهات سشوار میکنه تا خوشکل بشه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی